Saturday, July 3, 2010

کله اش انقدر گنده بود که رو هیچ بالشتی جا نمی شد
هیچ کلاهی اندازش نمی شد
هیچ سلمونی موهای کلشو نمی زد
دلش لک زده بود برای اینکه کلشو بذاره رو شونه یکی و های های گریه کنه

No comments: